عوامل پیدایش استکبارعللی که سبب متکبر شدن انسان می شود به آن علل، عوامل استکبار گویند. ۱ - عوامل استکبار۱.۱ - ثروت۱. مال و ثروت فراوان از اسباب استکبار هست. مانند استکبار فرعون:«و نادى فِرعَونُ فى قَومِهِ قالَ ... و هـذِهِ الاَنهـرُ تَجرى مِن تَحتى اَفَلا تُبصِرون» «و قالَ موسى رَبَّنا اِنَّک ءاتَیتَ فِرعَونَ و مَلاََهُ زینَةً واَمولاً فِىالحَیوةِ الدُّنیا...» ۱.۲ - قدرت۲. قدرت نظامی و موقعیت سیاسی ـ اجتماعی: قرآن کریم درباره فرعون مىفرماید: «و نادى فِرعَونُ فى قَومِهِ قالَ یـقَومِ اَلَیسَ لى مُلک مِصرَ...»که حاکى از پادشاهی و قدرت اوست، و «فَاَمّا عادٌ فاستَکبَروا فِىالاَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ وقالوا مَن اَشَدُّ مِنّا قُوَّةً...»،که قدرت غرور آفرین قوم عاد را بیان مىکند. ۱.۳ - فقر فکری۳. فقر فرهنگی و عدم استقلال فکری مستضعفان: تهى کردن مستضعفان از اتکاى به نفس و خود باوری توسط مستکبران، از عوامل پیدایش استکبار است:«فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَاَطاعوهُ اِنَّهُم کانوا قَومـًا فـسِقین»، زیرا گاهى افزون بر مستکبران، خود مستضعفان نیز در ایجاد استکبار نقش دارند و به تبلیغات و دسیسهها و تهاجم فرهنگی مستکبران پاسخ مثبت داده، از آنها پیروی مىکنند: «فَیقولُ الضُّعَفـؤُا لِلَّذینَ استَکبَرُوا اِنّا کنّا لَکم تَبَعـًا...». و آیات ۳۳-۳۱ سوره سبأو آیه ۲۱ سوره ابراهیمحاکى از دسیسههاى شبانهروزى مستکبران براى القاى اندیشههاى خود به مستضعفان و تشویق آنان به پیروى از خود و همچنین بیان کننده پیروى مستضعفان از مستکبران به سبب استضعاف فرهنگی است که در اغلب موارد با ضعف اقتصادی و نظامی نیز توأم است. ۱.۳.۱ - استضعاف ناپسنداستضعافى که اینگونه ایجاد شده دست کمى از استکبار ندارد، زیرا چنین مستضعفانى در گمراهی و عذاب اخروی با مستکبران همراه و همگاماند: «...ولَو تَرى اِذِ الظّــلِمونَ مَوقوفونَ عِندَ رَبِّهِم یرجِعُ بَعضُهُم اِلى بَعض القَولَ یقولُ الَّذینَ استُضعِفوا لِلَّذینَ استَکبَروا لَولا اَنتُم لَکنّا مُؤمِنین قالَ الَّذینَ استَکبَروا لِلَّذینَ استُضعِفوا اَنَحنُ صَدَدنـکم عَنِ الهُدى بَعدَ اِذ جاءَکم بَل کنتُم مُجرِمین وقالَ الَّذینَ استُضعِفوا لِلَّذینَ استَکبَروا بَل مَکرُ الَّیلِ والنَّهارِ اِذ تَأمُرونَنا اَن نَکفُرَ بِاللّهِ ونَجعَلَ لَهُ اَندادًا واَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَاَوُا العَذابَ وجَعَلنَا الاَغلـلَ فى اَعناقِ الَّذینَ کفَروا هَل یجزَونَ اِلاّ ما کانوا یعمَلون» در این آیات مستضعفان، با خطاب به مستکبران در قیامت، آنان را سبب بی ایمانی خود مىدانند و مىگویند: شما با دسیسههاى شبانه روزى ما را به کفر به خداوند وادار کردید. مستکبران در قالب استفهام انکارى پاسخ مىدهند: «آیا ما راهِ هدایت را بر شما بسته بودیم؟ این چنین نیست، بلکه شما خود مجرم و گناهکارید؛ همچنین آیات فوق به پشیمانی و عذاب اخروی مستکبران و مستضعفان هر دو، اشاره دارد. ۱.۴ - توهم برتری بینی۴. توهم برترى در آفرینش: اعتقاد به برتری گوهر خلقت نیز از عوامل ایجاد استکبار است: «قالَ یـاِبلیسُ ما مَنَعَک اَن تَسجُدَ لِماخَلَقتُ بِیدَىَّ اَستَکبَرتَ اَم کنتَ مِنَ العالین قالَ اَنا خَیرٌ مِنهُ خَلَقتَنى مِن نار وخَلَقتَهُ مِن طین»در این آیات اعتقاد شیطان به برترى مادّه خلقت خویش (آتش) بر مادّه آفرینش انسان (خاک) بیان شده است. ۱.۵ - کفر۵. کفر: «اِلاّ اِبلیسَ اَبى واستَکبَرَ وکانَ مِنَ الکـفِرین»، «اِلاّ اِبلیسَ استَکبَرَ وکانَ مِنَ الکـفِرین» زیرا ابلیس، کفر خود را مکتوم مىکرد. [۱۴]
الفرقان، ج۱، ص۲۹۷.
«بَلى قَد جاءَتک ءایـتى فَکذَّبتَ بِها واستَکبَرتَ و کنتَ مِنَ الکـفِرین»این آیه درباره کسانى است که پس از مرگشان هنگام مشاهده عذاب الهی آرزو مىکنند به دنیا بازگردند تا از نیکوکاران گردند. خداوند به ایشان مىگوید: آرى، آیات ما به شما رسید؛ ولى شما آن را تکذیب کردید و استکبار ورزیدید و از کافران بودید. ۱.۶ - هوای نفس۶. هوای نفس و خود پرستی: «... اَفَکلَّما جاءَکم رَسولٌ بِما لاتَهوى اَنفُسُکمُ استَکبَرتُم فَفَریقـًا کذَّبتُم وفَریقـًا تَقتُلون»هرگاه پیامبران براى امتها از سوى خداوند دستوراتى مىآوردند که مطابق میل آنان نبود، از آن سرپیچی مىکردند؛ برخى پیامبران را تکذیب کرده و برخى آنان رامىکشتند. ۱.۷ - گناهان۷. گناه و جرم پیشگی: «و اَمَّا الَّذینَ کفَروا اَفَلَم تَکن ءایـتى تُتلى عَلَیکم فَاستَکبَرتُم وکنتُم قَومـًا مُجرِمین»در این آیه و همچنین در آیه ۱۳۳ سوره اعرافو آیه «...فاستَکبَروا وکانوا قَومـًا مُجرِمین»گناهان بسیار و جرمپیشگى کافران و فرعون و سران حکومتش و... عامل استکبار آنان در برابر آیات الهی بیان شدهاست. ۱.۸ - غفلت از قدرت خدا۸. غفلت از قدرت نامحدود الهى: یکى از عوامل کفر و استکبار در قوم عاد، غفلت آنان از قدرت برتر الهى بوده است: «فَاَمّا عادٌ فاستَکبَروا فِىالاَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ وقالوا مَن اَشَدُّ مِنّا قُوَّةً اَوَ لَم یرَوا اَنَّ اللّهَ الَّذى خَلَقَهُم هُوَ اَشَدُّ مِنهُم قُوَّةً و کانُوا بِـایـتِنا یجحَدون.»، «...اَو لَم یعلَم اَنَّ اللّهَ قَد اَهلَک مِن قَبلِهِ مِنَ القُرونِ مَن هُوَ اَشَدُّ مِنهُ قُوَّةً و اَکثَرُ جَمعـًا...».این آیه به غفلت قارون (ازمستکبران قوم موسی(علیه السلام)) از قدرت نامحدود پروردگار اشارهدارد. ۲ - پانویس
۳ - منبعدانشنامه موضوعی قرآن |